loading...
آرمان
وحید بازدید : 46 چهارشنبه 19 تیر 1398 نظرات (0)

تحقیق درباره بررسي نقش قاضي محمد در جمهوري كردستان

مقدمه

كتاب راحه الصدور يكي از كتابهايي ست كه به واسطه نشر فني آن و به كار بردن اصطلاحات و لغات عربي زياد، دانشجويان كمتر راغب به مطالعه آن هستند. هدف از بررسي در مورد اين كتاب اطلاعات بيشتري در مورد اين كتاب و ميزان اعتبار و نويسنده آن بود كه تا حدي دست يابي به اين مهم صورت گرفت در ضمن مطالعه كتاب و تلاش براي دست يابي به چاپهاي مختلف آن يكي از نكاتي كه بسيار مهم بود: اينكه چند جلد از اين كتاب بدون هيچ مشخصاتي بود از جمله يك چاپ آن با مقدمه آقاي فروزانفر چون در ضمن چكيده اي از مقالات بسياري از مطالب نقل شده است لزوم ذكر آن مطالب در معرفي كتاب دانسته نشد.

كتاب راحه الصدور و آيه السرور اثر ابوبكر محمدبن علي بن سليمان بن محمدبن احمدبن الحسين بن همه الراواندي از مورخان قرن ششم هجري و از منابع مهم دوره سلجوقيان محسوب مي شود. اطلاعاتي كه در مورد مولف راحه الصدور در دست است تماماً مطالبي است كه از كتاب خودش استخراج شده است راوندي از اهالي قصبه راوند از توابع كاشان در يك خانواده عالم در حدود سالهاي 555-550 ه ق بدنيا آمد و در خردسالي پدر خود را از دست داد او بسيار علاقمند به كسب علم و دانش بود اما اين كار عملي نبود زيرا قحطي شديدي در اصفهان و تمام نواحي اطراف آن از سال 570 ه ق /5-1174 م بروز كرده بود و خانواده اش دچار فقر و فلاكت شده بود اما دايي اوتاج الدين احمدبن محمدبن علي الراوندي سرپرستي اش را به عهده گرفت و مانند يك آموزگار به تربيت و نگهداري او پرداخت

تاج الدين مرد فاضل و عالمي بود و در مدرسه اي كه توسط جمال الدين اي ابه، اتابك سلطان طغرل در همدان تاسيس شده بود، به تدريس  اشتغال داشت. او در علومي مانند فقه، تفسيرقرآن، حديث و ادبيات و فارسي و عربي استاد بود. وي همچنين چندين جلد كتاب در اين موضوعات تاليف نمود و يك خوشنويس ماهر و چيره دست بود. راوندي براي مدت ده سال تقريباً از سال 570 ه .ق /1174 م تا 580 ه . ق /1184 م تحت سرپرستي دايي اش قرار داشت طي اين مدت به همراه او از شهرهاي بزرگ منطقه عراق ديدن كرد و فن خوشنويسي و صحافي و تذهيب را به خوبي فرا گرفت . او تحرير هفتاد نوع خط متفاوت را يادگرفت. او همچنين علومي نظير فقه وحديث را نزد چند تن از استادان مشهوز زمان خويش نظير فخرالدين البلخية بهاءالدين اليزدي و صفي الدين اصفهاني آموخت و از آنها اجازه تدريس و خطا به گرفت او بطور خلاصه توصيفات زندگي خويش را در اشعار كوتاهي براي سلطان كيفسر و سلجوقي بيان كرده است :

خسروا بنده سالهاي دراز

زهد ورزيد نه زروي و ريا

در مدارس بسي كه جان دادم

شبها روز كرده چون ايلدا

علم فقه و خلاف خوانده بسي

نزد هم سن خود شده دانا

تازي و پارسي بدانسته

شعرهاي چون لولوي لالا

خطا و تذهيب و جلدو مصحف را

كرده چونانكه نيتش همتا

هرج چون من كسي بداند كرد

از صنايع من آن كنم انشا

سلطان طغرل سوم آخرين پادشاه سلجوقي 590-571 ه ق /1194-1174م حامي و مشوق بزرگ عالمان بود و خود نيز مشتاق كسب دانش و علوم بود در سال 577 ه ق /1181 م او مصمم شد كه آموزش خوشنويسي را بيازمود و به اين منظور زين الدين محمودبن محمدبن علي الراوندي دايي ديگر مولف را استخدام كرد و راوندي بهمراه دايي اش به همدان رفت. وقتي كه سلطان در اين هنر زبردست و ماهر شد تعهد كرد يك رونوشت از قرآن تهيه كند و از اين رو عده اي از مذهب كاران را كرد خود جمع كرد و اي زركاري ها براي تزئين نسخه خطي او در هر قسمت « بر هر جزوي سي پاره» به ارزش 100 دينار مغربي بود و در اين مرحله راوندي توسط دايي اش بعنوان يك هنرمند به سلطان معرفي گرديد. بتدريج براساس التفات و لطف شاهانه به مراتب بالاتر رسيد تا اينكه در سال 58 ه ق / 1189 م . به همران دايي اش زين الدين به مازندران سفركرد و در اين سفر به منظور رسالت از طرف سلطان سلجوقي به سوي ملك مازندران مي رفت.

و...

برای دانلود کلیک نمایید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1999
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 69
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 212
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 662
  • بازدید ماه : 1,728
  • بازدید سال : 27,516
  • بازدید کلی : 228,720